انگار نمی دانست

چشم ها یم را خوابیده بودم

و همه اش را دانستم ٬

پشت رل نشسته بود باکره 18 ساله ای را نگاه کرد که دور شد ،گم  شد.

تمام 38 سال زندگی ام  زیبا نبوده ام.

نظرات 2 + ارسال نظر
پویا شنبه 3 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 16:18 http://www.pooyamcs.blogsky.com

حالا چه احساسی داری؟

دانیال شنبه 3 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 21:07

کدامین چراغ نشسته در خون قرمز...
تاوان این بیست سالگی های انتظارش را خواهد پرداخت...
و هیچکس ندانست که آن روز
سبز تنها رنگ خدا بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد