بهار هم گذشت
با یک گلدان بنفشه
یک شمع
و نیمه ای از یک تخم مرغ عسلی
بیرون هنوز سرد است
هنوز می وزد.
سلامای رهگذربا نگاه بی انتهایتبه عمق تک تک حروف و واژه هایم بنگر وآرام آراممرا همراه با این صفحه ورق بزن...و بعد به رسم روزگار مراوعمق نو شته هایم را به دست فراموشی بسپار......آواره سر گردان...
گویی این فصلها نیز همانند ماتهی گشته اند از معنیو آن تابستانهای خوببه همراه کودکیهای ماسالهاست مرده است...
سلام
ای رهگذر
با نگاه بی انتهایت
به عمق تک تک حروف و
واژه هایم بنگر و
آرام آرام
مرا همراه با این صفحه ورق بزن...
و بعد به رسم روزگار مراو
عمق نو شته هایم را
به دست فراموشی بسپار...
...آواره سر گردان...
گویی این فصلها نیز
همانند ما
تهی گشته اند از معنی
و آن تابستانهای خوب
به همراه کودکیهای ما
سالهاست مرده است...