دخترانگی

من 24 ساله ام.

امروز صد و بیست و نهمین مرتبه سکوت در زندگی ام را تجربه کردم.

امروز بار چهارمی ست که فکر می کنم.

و انگار زیادی کافی بوده ام.

شاید یک جرعه دیگر، همه ام را استفراغ کند،

این بی وقفه ترین حضور لحظه به لحظه ام.

 

نظرات 13 + ارسال نظر
احمد یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 19:34 http://neghab.blogsky.com

جالب بود...
موفق باشی

ممل کینگ کنگ یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 20:30 http://33x.blogsky.com

تصویری متفاوت از دریچه سکس
هر ۱۲ ساعت یک آپ

محمد رضا زمانی یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 21:39 http://kolbekharabe.persianblog.com

من فقط دلم می خواهد قاب ها دست از سر لحظه هایم بر دارند. خاطره ای را لازم ندارم. عوضش یک داستان دارم که خوشحال می شم بخونیش. تا بعدن

آرین دینازاد یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 23:53 http://1001rooz.persianblog.com

پس زندهباد ششصدو هفتادو هشت صادره از بخش پنج ساکن تهران...

دانیال دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 00:15

اینکه بعد از هفصدو پنجاه و شش میلیون و هشتصدو شصت و چهار هزار ثانیه که از این عمر گذشته هنوز بالا نیاورده ای از عجایب خود این جان زندگی است... که می گویند به لب می رسد اما بالا نمی آید...


لاله دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 09:15 http://laleh66.persianblog.com

این سکوت دلنشین است. این افکار مرا به وجد می آورد. این استفراغ خالی ام میکند. این لحظه حضورم پر رنگ می شود.

[ بدون نام ] دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:33

جالب بود اما مثل آدم بزرگها حرف زدید ، با اعداد .

برف دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:34

جالب بود اما مثل آدم بزرگها حرف زدید ، با اعداد .

سالومه پزشکپور دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 15:50

خوب میدانی. شهر خوبی دارید اما به شرط این که وقتی میگویند نمایشگاه گل و گیاه یه فرقی بکنه با گل فروشیهای تهران. سفر به شهرتان یه جورایی زد توی ذوق همه مان چون جذابیتش همین کاکتوسها بودند . برای من البته چون برای بقیه همینها هم جالب نبودند. خاطره ی خوبی از یک سفر دانشجویی با کلی خنده و جاده زیبای محلات به اراک ماند برای مان و تصاویری که به امیدش رفتیم تا محلات ولی ندیدیم .

اینر دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 18:25 http://lireka.blogsky.com

انشاالله که حال شما هم بهبود یابد

محمد رضا زمانی دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 18:27 http://kolbekharabe.persianblog.com

خب خدا رو شکر که نمیشه. ممنون که داستان رو خوندی. خوب باشی. با سلام...

هامون و مهدی پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:19 http://khaneie-ashena.persianblog.com

۱۲۹ بار سکوت باید دید چند بار فریاد بوده چند بار خنده و.......

مهرنوش یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:48

بلا ۲ سال کم کردیا(از اون شکلک های در حال مک زدن)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد