شماره 1000 ساله

گوشی چند لحظه ... باید یاد داشت کنم.

کشوی میز را کشیدم بیرون و محتوایش را خالی کردم روی تخت به امید چیزی که بنویسد. سه تا قاب خالی سی دی دو تا سالم و یکی شکسته،  12 تا سی دی پلان های رنگ نشده  پروژه فرشاد، یک نوار چسب پهن کاغذی نوی نو ، یک شمع هفت رنگ یادگاری از دلربا ،جعبه آبرنگ وینزور ، سه تا اتود 3/. و 5/. و 7/. میکرو  ، 7/. را انتخاب کردم  و همچنان ادامه می دهم ، قاب آبی گوشی همراهم ، چند تا دونه ام اند ام  فکر کنم کپک زده .کتاب فروغ  و دفتر نامه هایم .

بگو  یادداشت می کنم

دفتر را تند تند ورق میزنم جای خالی پیدا کنم برای نوشتم ، اواسط دفترم هی می خواهد که باز شود و نمی گذارم آنجا شعر می نوشتم می دانم جای خالی ندارد. تقلایش امان نمی دهد و تسلیم می شوم : قطعه کاغذی ست که نوشته بود و داده بود که بماند دستم : هدیه ای 1000 ساله برای تو .

 

نظرات 7 + ارسال نظر
پرسه دوشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 02:15

آنچه که می تواند کاغذی را هزارساله گرداند و لحظه ای را ابدی سازد ٬ باید خود ٍ خود ٍ ناپیدای زندگی باشد...

دیروزها اینجاست بی لحظه ای غبار دوری...


[ بدون نام ] پنج‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 23:30 http://www.ttarazz.blogsky.com/

سلام.......علیک
چرا نوشته هات اینقدر بالا پایین داره؟
ها....................................

لاله سه‌شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 09:21 http://wildtulip.blogfa.com

و خاطره ای ۱۰۰۰ ساله را در تو نقش می زند.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 13:00 http://aanaahita.blogsky.com

سلام.چرا هیچی نگفته بودی؟!!
میدونی؟شاید هر هزار سال یه بار یه همچین هدیه ای برای کسی فرستاده بشه،خوب نگهش دار...

امیراحمد پنج‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 18:57 http://oham.blogfa.com

آره! منم دلم می خواد یه دونشو داشته باشم. یه هدیه ی هزار ساله ...

امیراحمد سه‌شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 17:55

آپ شو !

بوف بصیر چهارشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 01:24 http://boofbasir.persianblog.ir

زیبا بود مثل تمام مینی مال های پیشینت. لذت بردم.
با داستانی کوتاه -کمی بلندتر از مینی مال- به روزم. بخوانی خوشحال می شوم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد