امروز سه شنبه است. فکر کنم یک دونه شنبه تا من مانده باشد. حالا چی نذر کردی؟ خوب چون تویی ۷ تا شنبه. با نوت اضافه بهتره حداقل آدم سیر می شه. خدا وکیلی خفن پیچیده می نویسی آبجی پ.ن را که دیگر هیچ رقمه نفهمیدم!
همین امروز... همین ساعت و درست در همین لحظه... نامش را می پرسم می گویند : هفت شنبه... می گویم : دور که نیست؟... آخر تمام شنبه هاست؟... وقتی که دیگر هیچ شنبه ای نمانده باشد و هیچ عددی؟... می گویند: اول می آید... قبل هیچ شنبه و شنبه و بی نهایت عددی که هیچ وقت تمام نمی شوند... می گویم : امروز خداشنبه بود اگر می دانستم... همین ساعت و درست در همین لحظه که نقطه خدا برای اولین بار آغاز یک تقویم بی پایان شد...
امروز سه شنبه است.
فکر کنم یک دونه شنبه تا من مانده باشد.
حالا چی نذر کردی؟
خوب چون تویی ۷ تا شنبه.
با نوت اضافه بهتره حداقل آدم سیر می شه.
خدا وکیلی خفن پیچیده می نویسی آبجی پ.ن را که دیگر هیچ رقمه نفهمیدم!
همین امروز... همین ساعت و درست در همین لحظه... نامش را می پرسم می گویند : هفت شنبه...
می گویم : دور که نیست؟... آخر تمام شنبه هاست؟... وقتی که دیگر هیچ شنبه ای نمانده باشد و هیچ عددی؟...
می گویند: اول می آید... قبل هیچ شنبه و شنبه و بی نهایت عددی که هیچ وقت تمام نمی شوند...
می گویم : امروز خداشنبه بود اگر می دانستم... همین ساعت و درست در همین لحظه که نقطه خدا برای اولین بار آغاز یک تقویم بی پایان شد...
امروز شنبه است... تا من حتی هیچ ثانیه ای نمانده است... من خوابیده ام در تابوت زمان... دلواپسی هایت را... شکلات هایت را... برای آمرزشم نذر کن.