دیشب یک عالمه حرف داشتم که بنویسما ٬ توی تخت بودم همت نکردم پاشم بنویسم. الانم اصلا یادم نیست قضیه ٬فقط خیلی غصه دار بود و خیلی هم ناراحت بودم . اگر چه من یه بار تو دو صفحه آ-چهار عرایضم را خدمتتون عرض کرده بودم منتها شما دل که نداری هیچ سواد هم نداری لامصب.
قربون قدت صحرا جان اون 2 صفحه آ- چار را برم میل کن!
بمیرم آلزایمرو هم که شدی
منم مهرنوش (این پایینی)
نه این دو تا بالایی!